سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بر مردمان روزگارى آید که جز سخن چین را ارج ننهند ، و جز بدکار را خوش طبع نخوانند ، و جز با انصاف را ناتوان ندانند . در آن روزگار صدقه را تاوان به حساب آرند ، و بر پیوند با خویشاوند منّت گذارند ، و عبادت را وسیلت بزرگى فروختن بر مردم انگارند . در چنین هنگام کار حکمرانى با مشورت زنان بود ، و امیر بودن از آن کودکان و تدبیر با خواجگان . [نهج البلاغه]
نوشته ها ه عاشق

ازت دورم و کنارم نیستی کاش باتو بودم کاش می تونستم این فاصله ها رو از میون بردارم کاش می تونستم هر لحظه با تو باشم .

 

کاش می شد پرنده ای در قفس اسیر تو باشم و با دستات به من دونه بدی تا هر وقت که دلت گرفت واسه من درد دل کنی.

کاش می شد قلمی واسه تو باشم و منو تو دستات بگیری تا گرمی دستای تو ر و احساس کنم

کاش می شد لباسی به تن تو باشم و تو رو احساس کنم

کاش میشد صلیبی باشم از آتیش عشق تو سرخ و به گردن تو باشم تا اینطوری به قلبت نزدیک شم و صدای تپش قلبت و بشنوم.

کاش می شد تندیس باشم ،تندیسی از عشق در اتاق تو تا  هر شب که می خوای چشم رو هم بذاری و هر صبح که چشم باز می کنی نگاهی به من بندازی تا نگاه گرمت به وجودم  آرامش ببخشه

کاش می شد اشک چشم تو یاشم تا همیشه با تو باشم و خودمو قطره ای از دریای بیکران تو احساس کنم.

کاش می شد گلی در گلدان تو باشم که مورد مهر تو باشم تا هر روز آبم بدی و واسه شادابیم گلبرگهام و نوازش کنی .

کاش می تونستم دفتری در دست تو باشم دفتری که خاطرات تلخ و شیرینت و روی من ثپت کنی و هر از گاهی نگاهی به صفحاتم بندازی

کاش کاش کاش .....

اما خوب می دونم اگر چیزی غیر از این که هستم می بودم باز هم اینگونه دوست می داشتم.

دلتنگم دلتنگم دلتنگم.......____________________________________________________دلم شکست

 


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط loghman ahmadi 92/2/2:: 6:34 عصر     |     () نظر